جدول جو
جدول جو

معنی اسل محله - جستجوی لغت در جدول جو

اسل محله
(اَ سَ مَ حَلْ لَ)
موضعی در دوهزار (تنکابن). (سفرنامۀ مازندران و استراباد رابینو ص 107)
لغت نامه دهخدا
اسل محله
از روستاهای تنکابن
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(مَ حَلْ لِ)
نام دهی است از دیه های اطراف تنکابن. (از سفرنامۀرابینو ترجمه فارسی ص 143). مخفف آن شل محله است
لغت نامه دهخدا
(گِ مَ حَلْ لَ)
دهی است از دهستان دابو بخش مرکزی شهرستان آمل واقع در 15000 گزی شمال خاوری آمل، کنار رود خانه هراز. هوای آن معتدل و دارای 215 تن سکنه است. آب آن از رود خانه هراز ومحصول آن برنج، کنف و صیفی است. شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(شُ مَ حَلْ لَ)
دهی از دهستان لنگاشهرستان شهسوار. سکنۀ آن 110 تن. آب آن از رود خانه کاظمرود. محصول عمده آنجا برنج، چای و مرکبات. راه آن ماشین رو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(کَ نَ)
دهی از دهستان سیاهکلرود است که در بخش رودسر شهرستان لاهیجان واقع است و 210 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(یَ)
دهی از دهستان پایین خیابان بخش مرکزی شهرستان آمل، واقع در 7هزارگزی باختر آمل. دشت و معتدل مرطوب و مالاریائی و دارای 140 تن سکنه است. آب ازنهر تجرود هراز دارد. محصول آن برنج و مختصر غلات و شغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان مختصر کتان بافی است. راه مالرو دارد. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(مُ)
دهی است از دهستان خرم آباد، شهرستان شهسوار. واقع در 9000 گزی جنوب شهسوار. واقع در دشت و هوای آن معتدل و مرطوب است. سکنۀ آن 200 تن است. آب آن از رود خانه چشمه کیله تأمین میگردد. محصول آن برنج، مرکبات، جالیزکاری و شغل اهالی زراعت است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(اُ مَ حَلْ لَ)
دهی از دهستان بالاخیابان بخش مرکزی شهرستان آمل، واقع در 14000 گزی جنوب باختری آمل. دشت، معتدل، مرطوب و مالاریایی. سکنه 915 تن شیعی. مازندرانی و فارسی زبان. آب آن از آلش رود. محصول آنجا برنج، مختصر غلات، لبنیات. شغل اهالی زراعت و گله داری. صنایع دستی زنان شال و چادرشب بافی. راه آن مالرو است. تابستان به ییلاق خوشواش و هلیچال میروند. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3). و رجوع بسفرنامۀ مازندران و استراباد رابینو بخش انگلیسی ص 113 شود
لغت نامه دهخدا
(اَ مَ حَلْ لِ)
دهی از دهستان هزارپی بخش مرکزی شهرستان آمل، واقع در 3000 گزی شمال باختری آمل و 1500 گزی خاوری جادّۀ آمل به محمودآباد. دشت. معتدل. مرطوب. مالاریایی. سکنه 50 تن شیعی. مازندرانی و فارسی زبان. آب از رود خانه هراز. محصول برنج، صیفی. شغل زراعت. راه مالرو دارد. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(اِ مَ حَلْ لَ)
از نواحی سدن رستاق مازندران. (سفرنامۀ مازندران و استراباد رابینو ص 125 بخش انگلیسی)
لغت نامه دهخدا
چمن رقص، جائی است در دشت اردن میانۀ دریای طبریه و دریای لوط، درنزدیکی بلیسان بعقیدۀ بعضی در شوره زار و بعقیدۀ دیگران نزدیک عین حلوه واقع است. جدعون مدیانیان را در حوالی آن قرار داد و الیشاع در آنجا حکومت داشت
لغت نامه دهخدا
(اِ مَ حَلْ لَ)
موضعی در انزان کوه هزارجریب. (سفرنامۀ مازندران و استراباد رابینو ص 123 بخش انگلیسی)
لغت نامه دهخدا
رئیس محله، در بازیهای کودکان مبدا یا محلی است که بازی از آن جا شروع و به همان جا ختم میشود که بدان هوا نیز گویند
فرهنگ لغت هوشیار
از دهکده های سدن رستاق واقع در استرآباد
فرهنگ گویش مازندرانی
از روستاهای هرازپی و دابوی جنوبی آمل
فرهنگ گویش مازندرانی
روستایی از دهستان عشرستاق هزارجریب بهشهر
فرهنگ گویش مازندرانی
از توابع خرم آباد تنکابن
فرهنگ گویش مازندرانی
از توابع لنگای شهر عباس آباد
فرهنگ گویش مازندرانی